همه چیز درباره نابینایی (قسمت دوم)

همه چیز درباره نابینایی - قسمت دوم

چیزهایی که ممکن است درمورد افراد نابینا ندانید:

 

 

1- آنها ممکن است برخی از اشکال ادراک را داشته باشند.

اختلال بصری با آسیب کامل بینایی متفاوت است. در واقع، طبق اعلام سازمان بهداشت جهانی 15.88 درصد از افرادی که دچار اختلال دید هستند، به طور کامل نابینا هستند. 84.12٪ باقی مانده از دید جزئی و یا آگاهی های دیگری مانند ادراک رنگ، ادراک نور، حرکت و یا حتی ادراک شکل برخوردار هستند.


2- آنها از داشتن اختلال بینایی شرمنده نیستند.

بسیاری از افراد نابینا اختلالات بینایی خود را تنها به عنوان یک چالش فیزیکی می دانند. آنها به هیچ وجه این اختلال را به عنوان مشکلی ناتوان کننده نمی بینند. اکثریت آنها اعتقاد ندارند که کور بودن هویت آنهاست. این گروه از افراد، افرادی قدرتمند، با شکوه و توانا هستند. وظیفه ما ایجاد تغییرات نگرشی در هنگام برخورد با آن ها و رسیدن به این باور است که اینگونه افراد  نه تنها قابل ترحم نیستند بلکه به دلیل داشتن ویژگی متفاوت قابل احترامند.


3- آنها به نظارت و مراقبت همیشگی نیاز ندارند.

افراد نابینا نسبت به محیط اطرافشان آگاه هستند. آنها ممکن است به درستی مانند هر کس دیگری برای آشنایی با یک مکان جدید و یا آموختن یک فناوری جدید نیاز به اطلاعاتی داشته باشند . اما افراد با بینایی ضعیف به هیچ وجه نیازمند نظارت همیشگی دیگران نیستند و چنانچه به کمک نیاز داشته باشند، خودشان درخواست کمک خواهند کرد.


4- آنها از رفتار ترحم آمیز احساس نارضایتی می کنند.

اغلب افراد مبتلا به نقص دید، آرزو می کنند که نه به عنوان یک فرد با شرایط خاص بلکه به عنوان یک فرد عادی با آن ها رفتار شود. کمک های ناخواسته و اضافی ممکن است آنها را کوچک کند. به عنوان مثال، به آنها کمک می شود که از خیابان عبور کنند و آنها را به مقصد میبرند، درحالیکه تنها درمورد جهت راهنمایی خواسته اند. یا خرید مواد غذایی برای آنها و شمارش پول از طرف آنها که مهربانی تلقی می شوند، می تواند افراد نابینا را تخریب کند. قبل از کمک از آن ها بپرسید که آیا به کمک شما نیاز دارند یا خیر.


5- آنها فوق العاده حساس نیستند و ممکن است سطح بالاتری از سایر ادراکات احساسی نداشته باشند.

تصور عمومی این است که اگر یکی از حواس های یک شخص متوقف شود ، ادراک دیگر او بیشتر می شود. این لزوما درست نیست! اگرچه افراد نابینا ممکن است بیشتر بر حواس دیگر خود تکیه کنند و این امر باعث تقویت حافظه و یا حس شنوایی آن ها شود، ولی ممکن است همیشه حس ششم قوی نداشته باشند.


6- آنها همانند سایر انسانها با محیط اطرافشان در تعامل هستند.

بله افرادی که نابینا هستند، میتوانند مانند سایر افراد از تعامل با محیط اطرافشان مانند کشف مکان های جدید ،رفتن به کنسرت های موسیقی، خوردن غذا در رستوران های جدید و حتی لذت بردن در ورزش های ماجراجویی مانند مسابقه، اسنوبورد، گشت و گذار، اسکیت و غیره لذت ببرند. این خصوصیات عموما به نوع شخصیت افراد بستگی دارد. برخی از افراد درونگرا هستند و تنها محیط کنترل شده خود را ترجیح می دهند و برخی دیگر فعالانه تجربه های متنوع را دنبال می کنند.


7- آنها در طول خواب، رویا میبینند.

رویاهای آنها به نحوی همان چیزی است که در زندگی روزانه خود با آن در ارتباط هستند با ترکیبی غنی از نشانه های حسی.


8- آنها رنگ ها را به روش های منحصر به فرد می شناسند.

برای بعضی از افرادی که در ابتدا نابینا نبوده و سپس در طول زندگی نابینا شده اند، ارتباط با رنگ ها همانند افراد دیگر است. برای سایر افراد نابینا که رنگ را به عنوان مسئله ای بصری تجربه نکرده اند، ارتباط با رنگ ها از طریق مفاهیم انجام میشود مانند آتشِ زرد یا آسمانِ آبی . آنها همچنین رنگ ها را با فرم های انرژی مرتبط می کنند به عنوان مثال آبی را معادل سرما، سفید را معادل یخ زده و قرمز را معادل داغ می دانند.


9- آنها کابوس های بیشتری نسبت به افراد بینا دارند.

این نتیجۀ برداشت های ذهنی یا تفسیری از موقعیت های ناراحت کننده است، زیرا افراد نابینا در زندگی روزمره خود عموما با اضطراب های بیشتری نسبت به دیگر افراد سروکار دارند. آنها برای جلوگیری از استرس ها تلاش می کنند و از این رو کابوس های آنها به استرس های زندگی واقعی شان نزدیک است.برخی از این کابوس ها عبارتند از سقوط کردن به یک چاله، تصادف با ماشین، افتادن یک درخت و یا گم شدن. چنین کابوس هایی کیفیت زندگی نابینایان را تحت تاثیر قرار نمی دهند، بلکه شاخصی واقعی از تجربیات آنهاست.


10- همه آنها از یک عصا استفاده نمی کنند.

از آنجایی که اختلالات دید در نابینایان درجات مختلفی دارد، بعضی از افراد به کمک میله های سفید راهنمایی می شوند. بسیاری دیگر ترجیح می دهند از سگهای هدایت کننده ای استفاده کنند که آموزش داده شده اند تا نابینایان را در عبور از درها و یا مسیر حرکت و محافظت در برابر برخورد یاری دهند.


11- کنجکاوی افراد راجع به وضعیتشان باعث ناراحتی شان نمیشود.

شما ممکن است درباره وضعیت نابینایان کنجکاو باشید و یا بخواهید آنها را بهتر درک کنید. بنابراین، تمایل دارید از آنها درباره زندگیشان و تجربیاتشان بپرسید. نکته مهم در اینجا این است که کنجکاوی در این مورد، تمایل به یادگیری در مورد شرایطی منحصر به فرد است که به نوعی اختلال تلقی می شود. ولی همانطور که پیشتر گفته شد، بسیاری از افراد نابینا وضعیت خود را محدود کننده نمیبینند و اگر بخواهید، می توانند آگاهی خوبی درباره وضعیتشان به شما بدهند.


12- موفقیت آنها به نوع دید شما نسبت به آن ها بستگی دارد.

روانشناسان می گویند موفقیت در زندگی، تحصیل و کار افراد مبتلا به اختلال دید مستقیما به انتظارات افرادی که در ارتباط با آن ها هستند و میزان نگرش های مثبت نسبت به آن ها بستگی دارد. هرچه بیشتر به توانایی آنها باور داشته باشید آن ها بیشتر خواهند درخشید.

به یاد داشته باشید که نابینایی نقص یا ننگ نیست. بلکه یک مشخصه است. کلمات هلن کلر، نویسنده نابینای آمریکایی ،این واقعیت را به زیبایی به تصویر می کشد:

"من می توانم ببینم، و آنچه شما آن را تیره می نامید برای من طلایی است و این دلیل شادی من است. من می توانم دنیای خدادادی را ببینم، نه یک جهان ساخته دست بشر را . "